تحلیل رفتگی شغلی

تحلیل رفتگی شغلی

تحلیل رفتگی شغلی (BURNOUT) یا به اصطلاح فرسودگی شغلی نوعی سندروم مفهومی است که در نتیجه فشار ها و استرس های مزمن محیط کار ایجاد می شود. این مفهوم در دسته مدیریت رفتار سازمانی قرار دارد.  این پدیده در مدیریت منابع انسانی، راهکارهای مناسبی دارد. تحلیل رفتگی شغلی طبق  آخرین تعاریف سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۱۹  دارای سه نشانه است:

اول احساس بی رمقی و نبود انرژی

دوم افزایش دغدغه های ذهنی در خصوص شغل و محیط کار

و در نهایت کاهش کارایی تخصصی فرد.

مولفه های تحلیل رفتگی شغلی یا همان فرسودگی توسط فرودنبرگر برای نخستین بار در سال ۱۹۷۵ معرفی شد. فرودنبرگر سه مولفه خستگی هیجانی ⸲ مسخ شخصیت و احساس عدم موفقیت فردی را به عنوان ابعاد تحلیل رفتگی شغلی عنوان می نماید.

مفهوم تحلیل رفتگی شغلی

پدیده تحلیل رفتگی شغلی یک نوع پاسخ و عکس العمل به فشار ها و استرس های وارده از محیط کار وتعامل بین افراد است.  درماندگی و بدگمانی و عدم کارایی را از صفات همراه با تحلیل رفتگی شغلی است. به عبارت دیگر تنش و استرسی که فرد در محیط کار تجربه می کند می تواند به صورت تحلیل رفتگی شغلی بروز نماید. فرسودگی شغلی یک آسیب روان شناختی محسوب میشود که ارتباط تنگاتنگی با سلامت جسمی و  فیزیکی افراد نیز دارد.

در تحقیقاتی که بر روی آموزگاران مدارس ابتدایی انجام دادند بیان داشتند که تحلیل رفتگی شغلی ارتباط معناداری با سلامت عمومی افراد داشته است. سلامت جسمی این افراد بسیار آسیب پذیر می باشد. عوامل مختلفی در یک محیط کار میتوانند نقش عامل تنش زا را ایفا نمایند. عواملی همچون ساعات کاری طولانی⸲ سیاست های کاری و قراردادی ⸲ عدم امنیت شغلی و بیمه ⸲ عدم کنترل و بی عدالتی و سایر عوامل.

در مطالعه ای که بر روی جامعه هتل داران و کارکنان انجام دادند بیان داشتند که در تمامی مشاغل نقش محوری با مهارت های شغلی می باشد. که خود تحت تاثیر رضایت شغلی می باشد یکی از آسیب های اصلی تحلیل رفتگی شغلی، اثر مخرب ان بر روی رضایت شغلی می باشد. در نهایت عملکرد سازمانی را مورد حمله قرار می دهد. عوامل رهبری، مدیریت، نوع سرپرستی (سرپرستی توهین آمیز)، می تواند سبب افزایش فرسودگی شغلی در بلند مدت شود.

رابطه تحلیل رفتگی شغلی و عوامل سازمانی
رابطه فرسودگی شغلی و عوامل سازمانی

مولفه های تحلیل رفتگی شغلی

فرسودگی هیجانی: به معنای از دست رفتن نشاط و انرژی و همچنین احساس از دست دادن کنترل بر محیط پیرامون فرد میباشد .فرسودگی هیجانی میتواند از زندگی شخصی و یا زندگی کاری فرد نشات بگیرد.

شخصیت زدایی: یک سندروم روانشناختی است که با از دست دادن هویت و احساس غیر واقعی بودن وغریب بودن در مورد رفتار مشخص می شود.

فقدان تحقق شخصی: همه افراد در زندگی اهداف و نیازهایی دارند که در تلاش برای رسیدن به آنها و موفق شدن هستند. این امر سبب افزایش اعتماد به نفس و به دست آوردن نوعی اعتبار و شایستگی در فرد می شود. انگیزه نیاز به موفقیت یک عامل اصلی شکل دهی شخصیت انسان است. احساس عدم تحقق شخصی با عدم اعتماد و انگیزه همراه است. روند خطرناکی است که فرد را به سوی عدم مشارکت و عدم ادغام اجتماعی سوق می دهد.

ابعاد تحلیل رفتگی شغلی
ابعاد تحلیل رفتگی شغلی

فرسودگی هیجانی

فرسودگی هیجانی احساس عدم اشتیاق و احساس نبود انرژی و توان در محیط کار پر استرس و پر تنش است. فرسودگی هیجانی از علایم و نشانه های فرسودگی شغلی محسوب می گردد. افرادی که فرسودگی هیجانی یا عاطفی را تجربه می کنند. اغلب این حس را دارند که هیچ گونه قدرت و کنترلی بر آن چه در پیرامونشان اتفاق می افتد را ندارند. آنها غالبا احساس می کنند در یک تله و وضعیت سخت گیر کرده اند. نبود چابکی سازمانی بر فرسودگی هیجانی تأثیر مستقیم دارد.

علاوه بر فقدان انرژی، کمخوابی  و بی انگیزه بودن، وضعیت این افراد را برای کنترل این شرایط سخت تر می نماید.این وضعیت مزمن پر استرس بر سلامت جسم و روان آن ها اثرات سو میگذارد. میتوان گفت که تمامی افرادی که به مدت طولانی استرس را در محیط کار تحمل می نمایند با پدیده فرسودگی عاطفی درگیر خواهند شد.

شخصیت زدایی

یکی دیگر از ابعاد تحلیل رفتگی شغلی شخصیت زدایی است. شخصیت زدایی  نگرشی متفاوت نسبت به کار معرفی می شود و با رفتارهای منفی و بدبینانه در مراودات، نسبت به همکاران  و رفتارهای عاری از احساسات انسانی نشان داده می شود. با آن که پدیده شخصیت زدایی در حرفه های مختلف دیده میشود اما در مشاغلی که با خدمات انسانی در ارتباط است زودتر جلب توجه می کند.  جمعی از محققان در مطالعاتی که بر روی ابعاد فرسودگی شغلی انجام پذیرفت ارتباط مثبتی مابین استرس با فرسودگی عاطفی، شخصیت زدایی  و کاهش موفقیت فردی مشاهده نمودند.

از طرفی ارتباط منفی مابین رضایتمندی شغلی با فرسودگی عاطفی، شخصیت زدایی و کاهش موفقیت فردی نیز مشاهده شده بود.  تمامی این تحقیقات به ارتباط استرس محیط کار در بروز شخصیت زدایی اشاره می کنند.

فقدان تحقق شخصی

شکست در رسیدن به پایان مطلوب و مورد نظر فرد بیانگر فقدان تحقق شخصی است. به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح برای رسیدن به اهداف  و بدون دلیل موجه و بدون احساس ناراحتی یا شرمساری ایجاد می شود. عدم تحقق شخصی و عدم موفقیت فردی به همراه یک خود ارزیابی منفی  و احساس پیش بینی شکست در اجرا می باشد. این پدیده از نشانه های اصل بی کفایتی پیتر نیز است.

مطالعات بسیاری در زمینه فرسودگی شغلی انجام پذیرفته که همگی دال بر تاثیرات منفی تحلیل رفتگی شغلی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و همچنین تاثیرات منفی بر عملکرد کارکنان و رضایتمندی شغلی میباشند. مابین موفقیت شخصی و تحلیل رفتگی شغلی ارتباط دیده میشود و بنابراین میتوان پیش بینی نمود که با کاهش تحلیل رفتگی شغلی ⸲ موفقیت های فردی افزایش می یابد.

رفع تحلیل رفتگی شغلی سبب افزایش شادمانی سازمانی و بهبود کارایی و عملکرد منابع انسانی و سازمان می شود.

منبع

www.mayoclinic.org

Bianchi, R.; Schonfeld, I. S.; Vandel, P.; Laurent, E. (2017). “On the depressive nature of the “burnout syndrome”: A clarification”European Psychiatry. ۴۱: ۱۰۹–۱۱۰.

مدیر آماری-مشاوره آماری-STATISTICAL-CONSULTING

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مدیر آماری