جهانی شدن فعالیت اقتصادی، صنعتی و خدماتی یکی از مهمترین تغییرات در محیط تجاری قرن بیست و یکم است. امروزه رقابت در سطح جهانی بصورت گسترده ای تمام شاخه های تولید محصول از مرحله طراحی تا ورود به بازار مصرف را در برگرفته است. در ارتباط با طراحی و توسعه محصول جدید و کلاس جهانی میتوان بیان کرد که استفاده از کار گروهی و تیمی، استفاده از تکنولوژی نوین، به کاربردن دقیق برنامه بازاریابی برای حضور در جایگاه کلاس جهانی بر توسعه محصول در سطح کلاس جهانی تاثیر گذار می باشند.
شوم و لین(۲۰۰۷) مطرح کرده اند چهار عامل تاثیر گذار بر موفقیت توسعه محصولات در کلاس جهانی وجود دارد که شرکت های نوآور جهت دستیابی به این مهم از آن ها استفاده کرده اند و عبارتند از:
۱-استراتژی های مناسب و دیدگاه مشترک
نوآوری به عنوان یک استراتژی اصلی در نظر گرفته شود نه به عنوان بخشی ازیک استراژی.
چشم انداز همه کارکنان مشترک باشد.
ابتکارات توسعه محصول با استراتژی شرکت سازگار باشد.
خواسته های کارکنان تحقیق و توسعه را برای انجام تحقیقات اساسی و کاربردی با نیاز شرکت برای تجاری سازی محصولات با حاشیه سودآوری هماهنگ کنید.
اهداف تعیین شده توسط بهترین شرکتهای نوآور جهان ، برای کمک به مدیران در تمرکز بر نتایج استفاده می شود.
تریکب اهداف نوآوری در فناوری، رهبری علمی و دانش بازار جهت دست یابی به مزیت رقابتی.
مشتری مداری یکی از روشهای اصلی مورد توجه کارکنان باشد
به دیدگاه ها، نظرات و چالش های کارکنان توجه میشود.
کلیه مسائل مهم مانند نوآوری ، کیفیت و محیط زیست بر عهده همه کارکنان است و انگیزه کارکنان برای بهبود مورد توجه قرار میگیرد.
مدیریت عالی معمولاً مجموعه را با تأکید بر اهمیت توسعه محصول جدید یا موفقیت در روند کار ، تنظیم می کند.
ایجاد انگیزه در کارکان.
۲-بازارگرایی
این عامل شامل تمرکز بازاریابی و تماس با مشتری است.
دانش مشتری، نزدیک شدن به مشتری و ایجاد ارتباط بین کارکنان و مشتری دارای اهمیت زیاد است.
ایجاد سیستم های اطلاعاتی ویژه ثبت مشخصات مشتریان و استفاده از ایده ها انان بعنوان منبعی برای واحد تحقیق و توسعه
تعهد مدیریت عالی جهت سرمایه گذاری در جمع آوری و استفاده از اطلاعات بازار و واحد تحقیق و توسعه جهت توسعه محصولات جدید.
۳-منابع و محرک ها
دریافت کافی منابع و بودجه.
همه کارمندان به دانش، اطلاعات و منابع فناوری در سراسر شرکت دسترسی دارند و آنها را به اشتراک می گذارند. آنها همیشه به دنبال شخصی هستند که دیدگاه آنها بتواند ارزش افزوده داشته باشد.
انتقال مدیران بین واحدها و بخش ها
پایگاه داده و سیستم های اطلاعاتی جهت اشتراک ایده ها و منابع
۴-سازمان های همکار و مرتبط
استفاده از تیم های چند منظوره درتوسعه محصولات جدید.گرد هم آمدن واحدهای بازاریابی ، فروش ، تحقیق و توسعه ، تولید و خدمات را برای درک و تطبیق نیازها و نیازهای مشتری در مرحله طراحی جهت کاهش هزینه ، زمان و تلاش برای طراحی مجدد و تغییرات بعدی صرفه جویی. مشوق ها و جوایز مبتنی بر تیم برای تقویت انسجام تیم استفاده می شود.
تشویق افرا خلاق و دارای ایده به انجام کارهای گروهی.
سیستم ها برای انتقال سریع و بدون وقفه اطلاعات موجود هستند. چشم اندازها ، دانش ، اطلاعات ، فناوری ها و سایر منابع به طور رسمی و غیررسمی در بین کارمندان به اشتراک گذاشته می شوند.
تشویق به برقراری ارتباطات رسمی و غیررسمی.
استفاده از افراد قهرمان)ایده های بسیاری در ارتباط با جدید محصول مطرح میشوند، اما فقط تعداد کمی می توانند به بازار برسند زیرا افرادی مه مسرانه کار را پیگیری کنند و مسئولیت عواقب آن را بپذیرند اندک هستند).
با توجه به بررسی ادبیات عوامل زمینه ای تاثیر گذار بر توسعه جهانی محصولات میتوان این عوامل را به دو گروه، عوامل سخت و عوامل نرم تقسیم کرده اند. عوامل سخت به عنوان عواملی تعریف می شوند که میتوان آنها را بطور مشخص تقسیم بندی کرد و مورد اندازه گیری قرار داد اما عوامل نرم را نمیتوان بطور مشخص تقسیم بندی کرد و مورد اندازه گیری قرار داد.
مشارکت استراتژیک توسعه محصولات جدید به معنای ماهیت استراتژیک تلاش جهانی است. اگرچه تحقیقات روند تکامل توسعه جهانی محصولات را نشان می دهد، اما سه مزیت استراتژیک زیر به عنوان محرک های توسعه جهانی محصول عمل می کنند.
-مزیت استراتژیک عملیاتی: در این بخش عواملی مانند دسترسی به استعدادهای خارجی، فناوری و دانش فنی، قابلیت های پیشرفته یادگیری، چندین فاکتور ورودی – سرعت بخشیدن به حل مسئله، -مجاورت با تولید برای پشتیبانی فنی و انتقال دانش (تولید محور)، توسعه موازی – مقیاس پذیری منابع، نظارت و بهره برداری از مقررات و استانداردهای فنی (سیاست محور) به عنوان محرک های -توسعه جهانی محصول مطرح شده اند.
-مزیت استراتژیک بازار: در این بخش عواملی مانند پاسخگویی به نیازهای خاص محلی، نیاز به دسترسی به بازارها وافزایش نزدیکی به مشتریان مانند به عنوان محرک های توسعه جهانی محصول مطرح شده اند.
-مزیت استراتژیک مالی: در بخش مزیت استراتژیک مالی نیز عواملی مانند بهره مندی از سیاست های دولت، کاهش هزینه، هزینه های خارجی(برون سپاری) و انعطاف پذیری زنجیره ارزش مطرح شده است.
سرنین و همکاران (۲۰۱۸)، بیان می کنند پیکربندی توسعه جهانی محصولات به معنای روش ها یا حالت های مختلف مدیریت فرآیندهای توسعه جهانی محصولات است که نتایج حاصل از بررسی ادبیات توسط آن ها نشان داده است که برون سپاری، برون مرز سپاری، اتحاد استراتژیک و ترکیب و ادغام از روش ها و حالات پیکربندی توسعه جهانی محصولات است. استفاده از برون سپاری جهت کاهش هزینه ها و تکمیل تحقیق و توسعه داخلی و همچنین دستیابی به فن آوری ها استفاده می شود(ماکومب،۲۰۰۹). همچنین استفاده از اتحاد استراتژیک که به معنی دسترسی سریع و انعطاف پذیر به منابع و مهارت های مکمل سایر شرکت ها است.می تواند اشتراک منابع و اطلاعات گزینه ای جذاب برای جذب و همکاری با شرکت های خارج از مرز باشد.
ادغام استراتژیک GPD به معنای سطح ادغام توسعه جهانی محصول در استراتژی اصلی شرکت است و مشخص شده است که یکی از عوامل موفقیت در GPD موفق است:
-تعریف نقش و اهداف توسعه محصول جدید در استراتژی کلی شرکت.
-مشخصات مناطق استراتژیک محصول / بازار درازمدت برای هدایت تلاش کلی کسب و کار محصول جدید با محصولاتی که در بازارهای مناطق مختلف جغرافیایی هدف قرار دارند.
-مدیریت صحیح توسط پروژه های بلند مدت که هزینه های تحقیق و توسعه را با اهداف استراتژیک و تلاش طولانی مدت متعادل می کند.
از این رو ، باید استراتژی های جهانی برای تمرکز بر چگونگی بهره برداری ، تقویت و تجدید یا حتی فراتر رفتن از منافع خانگی خود با استفاده از جهانی سازی داخلی (برون مرزی اسیر) یا خارجی (مشارکت های جهانی یا برون سپاری) متمرکز شوند.
یک استراتژی جهانی توسعه محصولات باید میزان برنامه ریزی شرکت ها برای تنوع در بازار (و محصول) را از مرزهای جغرافیایی در سراسر جهان متعادل کند. با میزان استاندارد سازی شرکت ها (در مقابل سازگاری) جدید محصولات برای بازارهای جهانی.