افشای اطلاعات فرآیند تهیه اطلاعات از شرکت گزارشگر به بازارهای مالی است. شرکتهایی که به طور اختیاری اطلاعاتی را افشا میکنند که به وسیله مراجع قانون گذار اجباری برای ارائه آنها وجود ندارد، برای شکل دادن توقعات مشارکان بازار تلاش میکنند و از این رو به واسطه افشای اطلاعات اضافی از شرایط معامله با این اشخاص منفعت میبرند.
گزارشگری و افشای داده اطلاعات مهمترین ابزاری هستند که شرکتها برای ارتباط با سهامداران بکار میبرند. افشای اطلاعات همواره عاملی مناقشه برانگیز در جهت متقاعد ساختن سهامداران از تخصیص بهینه منابع و همچنین تقارن اطلاعاتی بین آنان و واحد تجاری است.
افشای شرکت دارای اهمیتی اساسی برای کارا بودن بازار های سرمایه است. انجمن حسابداران رسمی آمریکا بیان میدارد که گزارشگری کسب و کار و افشای اطلاعات دارای اهمیت زیادی برای اثر بخش بودن فرآیند تصمیمات سرمایه گذاری است. اگرچه قانونگذار، قوانینی که شرکت را ملزم به افشای حداقل اطلاعاتی برای تصمیمگیری سرمایه گذاران تصویب کرده است اما این قوانین به اندازه کافی تقاضای سرمایه گذاران برای افشای اطلاعات شرکت را ارضا نمیکند. این پدیده به مسئولیت اجتماعی شرکتی ارتباط زیادی دارد.
افشای اجباری اطلاعات معمولاً از طریق قوانین کشوری حاکم بر روابط تجاری و قوانین و قواعد تدوین شده سازمانهای حرفهای مصوب و لازم الاجرا میشود. این قواعد صرفنظر از خصوصیات شرکتها مانند اندازه شرکت، سال مالی، سیستم حسابداری، منابع تأمین مالی و سایر عواملی که ممکن است بر رویه های افشاء اثرگذار باشد، بایستی اعمال شود.
به عبارتی دیگر افشای اجباری به جنبه هایی از اطلاعات اطلاق می شود که می بایست در نتیجه وجود برخی قوانین، قواعد یا قراردادهای موضوعه بازار سرمایه و نهادهای حرفه ای حسابداری از طریق صورت های مالی گزارش شود.
هدف اصلی افشای اجباری تامین نیازهای اطلاعاتی استفادهکنندگان و اطمینان بخشی به آنان در مورد کیفیت تولیدات و خدماتی است که میبایست مطابق استانداردهای موجود عرضه شود. افشاء اجباری غالباً از طریق صورتهای مالی سالانه، گزارش های میان دورهای، صورت های مالی تلفیقی و گزارشهای حسابرسی صورت میپذیرد.
نظریه ی افشای اختیاری بیان میدارد که مدیران، در صورت فزونی منافع افشا بر هزینه های آن، اطلاعاتی از شرکت را که تحت مدیریت خود دارند، افشا خواهند نمود. افشای اختیاری، افشای اطلاعاتی فراتر از تعهدات قانونی است که به وسیله نهادهای قانون گذار تدوین شده است. مدیریت به منظور افزایش اعتبار گزارشات مالی میتواند به افشای اختیاری اطلاعات بپردازد. اطلاعات مفید و مربوط تهیه شده از طریق افشای اختیاری، فرآیند تصمیمگیری سرمایه گذاران را بهبود میبخشد و سایر استفاده کنندگان از افشای اطلاعات شرکت را در موقعیت مناسب تری برای تخصیص منابع اقتصادی قرار میدهند.
هوگز (۱۹۸۶) افشا را به عنوان علامتی از ارزشهای شرکت میبیند، زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی زیادی بین سرمایه گذاران و یک شرکت وجود دارد. او بر این عقیده است که مدیران شرکتها میتوانند از افشا برای علامت دهی ارزش شرکت به سرمایه گذاران استفاده کنند.
این علامت ها برای سرمایه گذاران معتبر هستند چون کیفیت یک شرکت را میتوان به سادگی بعداً مشاهده و نظارت کرد. تحقیق هوگز نشان میدهد که عدم تقارن اطلاعاتی به مدیران انگیزه میدهد که ارزش شرکت خود را از طریق افشا بیان کنند تا شرکت خود را از آنهایی که کیفیت پایینتری دارند مجزا نشان دهند.
علاوه بر تئوری علامت دهی، ادبیات موجود درباره افشا از تئوری نمایندگی استفاده میکند تا انگیزه های افشای مدیران را توضیح دهد. تئوری نمایندگی درباره رفتار سهامداران و مدیران در نقشهای مرتبط آنان به عنوان مالکان یک شرکت و اداره کنندگان یک شرکت است.
این تئوری مشکلات برخواسته از زمانیکه سهامداران به مدیران بابت ارائه خدماتشان و بعلت جدایی بین مالکیت و مدیریت اتکا میکنند را توضیح میدهد. اگر هر دو طرف بخواهند برای سود و منفعت خود عمل کنند، تضادی بین سهامداران و مدیران روی خواهد داد. به دلیل این تضاد منافع، هزینه های نمایندگی (کارگزاری) روی می دهند. بنابراین یکی دیگر از انگیزه های مدیران جهت کاهش هزینه های نمایندگی افشای بیشتر اطلاعات حسابداری است.