ماهیت نوآوری ایجاد تغییر در محصولات یا خدمات و نیز تغییر در روش خلق و عرضه آنها، با هدف پاسخگویی به بازار های جدید و نیاز های متغیر مشتریان. انجام این تغییرات نیازمند دیدن پیوند ها، کشف فرصت ها و استفاده از آنهاست. برای تحقق این مهم، بنگاه های اقتصادی باید دانش، مهارت های فناورانه و تجربه کافی را در مدیریت فرایند نوآوری برخوردار باشند. یکی از مشکلات مدیریت نوآوری فهم متفاوت مردم از واژه نوآوری است که اغلب با اختراع اشتباه گرفته می شود. نوآوری، در مفهوم عام به معنای “ایجاد یک چیز جدید” است.
نوآوری در حال تبدیل به یک مولفه کلیدی در سیاست گذاری اقتصادی است؛ بطور مثال دفتر علم و نوآوری انگلستان نوآوری را موتور اقتصاد مدرن می داند که ایده ها و دانش را به کالا و خدمت تبدیل می کند. یکی از پایگاه های اینترنتی دولت استرالیا نیز چنین می نویسد: شرکت هایی که برای نوآوری سرمایه گذاری نمی کنند آینده خود را به خطر می اندازند و اگر به دنبال راه حل هایی نوآورانه برای مسائل نباشند، احتمال موفقیت کسب و کار آنها اندک است.
نوآوری به معرفی ترکیب جدیدی از عوامل ضروری تولید در سیستم تولیدی اشاره دارد. سرمایه نوآوری عبارت است از : صلاحیت سازماندهی،اجرای تحقیق و توسعه و ایجاد فناوری و محصول جدید برای برآورده ساختن تقاضای مشتریان. سازمان همکاری اقتصادی و توسعه هر نوع بهره برداری تجاری از دانش جدید را نوآوری نامیده است. به عبارت دیگر، نوآوری عبارت است از اجرای فرآیندها یا رویه های جدید که ذاتاً با آنچه که وجود دارند متفاوتند. نواوری شامل شش نوع فعالیت مختلف می باشد:
-محصول جدید،
-خدمات جدید،
-رو شهای جدید تولید،
-کشف بازارهای جدید،
-منابع عرضه جدید
-روشهای جدید سازماندهی.
نوآوری آن نیست که هرچه را قدیمی است، دور بریزیم و هر چه را مدرن است بپذیریم؛ بلکه بدین معناست که آنچه را محکم و مثبت است،
چه قدیمی و چه جدید، در ترکیبی پویا و خلاق قرار دهیم.
یک پدیده پیچیده را به سختی می توان به قسمت های کاما مجزا از هم تقسیم نمود، نوآوری هم به عنوان یک پدیده پیچیده از این قاعده مستثنی نیست. نوآوری به طرق گوناگونی تقسیم شده است. عده ای، نوآوری ها را به صورت دوتایی در مقابل هم قرار داده اند:
بنیادی : نوآوری های بنیادی، بدیع، پیشگام و تحول ساز هستند بعبارت دیگر، نوآوری بنیادی، چیزی جدید برای جهان، از فناوری یا روش های موجود است. نوآوری بنیادی با وجود مزیت، سازمان ها را با چالشهای متعددی مواجه می کند. طرح هایی که به نوآوری بنیادی اختصاص یافته اند، پرخطر و گران هستند و معمولاً سال های زیادی طول می کشد تا نتایج قابل لمسی تولید کنند.
پذیرش کند محصول جدید از طرف مصرف کنندگان، هزینه بالا و مخاطره آمیز بودن این قبیل نوآوریها ازجمله ویژگیهای آن است. نوآوریهایی از این قبیل برای شرکت بوجود آورنده آن، برتری فناوری نسبت به رقبا می دهد و در درازمدت منجر به حاکمیت آنها در بازار می شود . برای به دست آوردن چنین موقعیتی در بازار شرکت باید سرمایه گذاری سنگین و مستمر بر روی مهارتهای کارکنان و تجهیزات انجام دهد.
فزاینده : نوآوری های فزاینده با ایجاد تغییر و توسعه در خدمات، محصولات و به عبارت دیگر، نوآوری افزایشی فرایندهای موجود به وجود می آیند از اشکال یا فناوری های موجود استفاده می کند یا چیزی را بهبود می بخشد که هم اکنون وجود دارد، و آن را جدید و بهبود یافته می سازد، یا یک شکل یا فناوری
موجود را برای به کارگیری در جهت اهداف دیگر، بازآرایی می کند.
یک نوع دیگر از دسته بندی هم که بسیار مرسوم است به شرح زیر وجود دارد:
نوآوری محصول: نوآوری های محصول بیانگر تغییراتی هستند که در خود محصول یا خدمات نهایی ایجاد می شود . به عبارت دیگر نوآوری محصول عبارت است از توسعه محصول یا خدمات جدید یا بهبود یافته و معرفی موفق آنها در بازار. نوآوری در محصول یعنی ارائهی محصولاتی جدید که با ارائه ویژگیها و مزایای جدید، این امکان را به مصرفکننده میدهند که با بازدهی بالاتر و یا هزینه پایینتر کاری را انجام دهد. مثالهای این محصولات عبارتند از واکمن و دستگاههای رهیابی GPS.
تاریخچه صنایع پلاستیک نیز سرشار از این نوع نوآوریها است. نایلون، تفلون، کولار، باکالیت، پلاستیکهای حبابدار، لنزهای تماسی و … همه و همه محصولاتی هستند که طی ۱۵۰ سال اخیر خلق شدند و زندگی انسانها را متحول کردند. این محصولات گزینههای جدیدی را در اختیار مشتریان گذاشتند که موجب بالا رفتن سریع تقاضا برای آنها در بازارهای سراسر دنیا و به دنبال آن، تولید سود هنگفت برای تولید کنندگانشان شدند.
نوآوری فرایند: نوآوری های فرایند بیانگر تغییراتی هستند که در شیوه تولید محصول یا خدمات ایجاد می شود. نوآوری در فرآیند عبارت است از پیاده کردن یک روش جدید با کارآیی بالاتر برای تولید یا تحویل یک محصول. برای مثال روشهایی که در تولید و تحویل کالاهای اساسی مثل شیر، میوه، آرد و غیره بکار میروند میتوانند به گونهای تغییر کنند که کار مشتری را آسانتر کنند و درنتیجه تولید ارزش بیشتری به همراه داشته باشند.
برای مثال، در گذشته که شیر درب خانهها به مشتری داده میشد، این اشکال وجود داشت که برای جلوگیری از فاسد شدن شیر، کسی باید در خانه میبود تا آن را تحویل گرفته و در مکانی مناسب نگهداری کند. اما بعدها روشهای جدید بسته بندی و ارائهی شیر در مغازهها و نیز فرایندهای پاستوریزه و استریلیزه کردن، این امکان را بوجود آوردند که مشتری هر زمان که خواست شیر را خریداری کند. از مثالهای دیگر نوآوری در فرآیند میتوان به خط تولیدی اشاره کرد که فورد برای اولین بار از آن استفاده کرد؛ خط تولید زنجیرهای که در آن محصولِ درحال ساخت، حرکت کرده و برای سوار کردن قطعات تکمیلی بر روی آن در دسترس کارگران قرار میگرفت.
در زمینه پلیمرها نیز میتوان به راهاندازی اولین خط پالتروژن اشاره کرد که در دهه پنجاه میلادی معرفی شد. پالتروژن فرایند پیوستهای است که برای تولید پروفیلهای کامپوزیتی تقویت شده با الیاف پیوسته بهکار میرود.
نوآوری اداری/فناوری: تمایز میان این دو دسته نوآوری مربوط به هسته عملیاتی سازمان می شود . نوآوری فناورانه بطور مستقیم فرآیندهای تولید را تحت تاثیر قرار می دهد، در حالیکه نوآوریهای اداری شامل تغییراتی که سیاستهای، تخصیص منابع و دیگر عوامل مرتبط با ساختار اجتماعی سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد.
اما به طور کلی می توان نوآوری ها را به چهار دسته تقسیم کرد
نوآوری های توسعه ای: ارائه خدمات موجود به کاربران موجود با اعمال اندکی تغییر و بهبود در آنها.
نوآوری های گسترشی: ارائه خدمات موجود به کاربران جدید
نوآوری های تحولی: ارائه خدمات جدید به کاربران موجود.
نوآوری های کامل: ارائه خدمات جدید به کاربران جدید.