ارکان آینده پژوهی، بر تکنیک ها، ابزار و شرایط لازم برای انجام مطالعه آینده پژوهی است. از آنجایی که آینده پژوهی یک دانش ارزش بنیان است و فرایندها، رویکردها و روش های آن وابسته به ویژگی های اجتماعی است. بنابراین به عدد پروژه های آینده پژوهی، روش آینده پژوهی وجود دارد. مهم ترین کارکرد فراگیری روش های آینده پژوهی، آشنایی با چارچوب و چگونگی اجرای آینده پژوهی است. در هر پروژه آینده پژوهی در ابتدا، روش کار طراحی می شود که در آن روش ها تلفیق می شوند.
طراحی و تلفیق روش برای فعالیت های گوناگون آینده پژوهی نیازمند آشنایی با روش های پرکاربرد این حوزه دانشی است. آینده پدیده ای پیچیده، چند وجهی و نامتعین است؛ بنابراین هر روشی برای شناخت آن، تنها به گوشه ای یا وجهی از آینده راه می برد. برخی از روش ها به شدت ابتکاری و وابسته به شرایط مساله، سازمان و پژوهشگرانی خاص هستند (روش های غیر رسمی).
روش های دیگری وجود دارد که برای مسائل سازمان های گوناگون و پژوهشگرانی با زمینه ها و سلایق متعدد به کار می روند(روش های رسمی). این روش ها فرایند آینده پژوهی را نظام مندتر و شفافیت فرایندها را افزایش می دهند. این روش های آینده پژوهی همچنین امکان ارتباط و تعامل موثر و نظام مند را می افزایند و به ترسیم آینده های ممکن یا مطلوب کمک می کنند.
ارکان آینده پژوهی بر اساس رهیافت و جهتی که در زمان پیش می گیرند به دو دسته تقسیم می شوند:
روش های اکتشافی: از زمان حال آغاز می شوند و به سمت آینده پیش می روند. این پیش روی می تواند بر مبنای روندهای پیشین، دینامیسم علی نیروها و پرسش (چه می شود اگر…؟)، صورت گیرد. مانند تحلیل روند، تحلیلی متوازن تأثیر متقابل، دلفی، برخی کاربردهای مدلسازی.
روش های هنجاری: با یک چشم انداز خاص از آینده (آینده مطلوب) یا مجموعه ای از آینده ها که ناشی از علاقه خاصی هستند، شروع می شوند. سپس از آینده مطلوب به عقب برگشت می شود تا بررسی شود که آیا این آینده های ممکن از زمان حال ناشی می گردند یا نه و چگونه ممکن است که این آینده ها محقق شوند یا از آنها اجتناب شود؟ مانند: درخت ارتباط، تحلیل ریخت شناسی و برخی کاربردهای مدلسازی.
آینده پژوهی اغلب ترکیبی از دو دسته رهیافت اکتشافی و هنجاری را در بر می گیرد.
پاپر روش ها را بر اساس دو ویژگی بنیادین آنها تقسیم بندی می کند: ماهیت و قابلیت. به لحاظ سرشت و ماهیت، روش ها به سه دسته کمی، کیفی و شبه کمی تقسیم می شود. در این قسمت روش شناسی آینده پژوهی را براساس ماهیت و قابلیت توضیح می دهیم.
روش های کمی: روندها و آینده ها را در قالب اعداد و نمودارهای کمی به تصویر می کشند. این روش ها به طور کلی متغیرهای را اندازه می گیرند و فنون آماری را به کار می بندند.
مزیت: این روش ها مزیت های قابل ملاحظه ای دارند؛ مانند: توانایی بررسی نرخ ها و مقیاس های تغییر.
کاستی: این روش ها کاستی های قابل ملاحظه ای نیز دارند؛ مانند: بسیاری از متغیرهای اجتماعی اساس متغیرهای کیفی هستند و بیان آنها در قالب شاخص های عدددی در صورت امکان، کار ساده ای نیست. مانند: مدل های رایانه ای و..
روش های کیفی: عموما روندها و رخدادها را تفسیر می کنند. این تفسیرها که در قالب عقاید، قضاوت ها، باورها و نگرش ها بیان می شوند، اغلب مبتنی بر ذهنیت و خلاقیت هستند. مانند: پنل خبرگان، ذهن انگیزی، سناریو نویسی و…
روش های شبه کمی: اصول و روش های ریاضی برای کمی سازی ذهنیت، قضاوت های عقلانی و نگرش های خبرگان به کار گرفته می شود. به عنوان مثال در روش دلفی، پژوهشگران به روندها و رخدادهای محتمل ارزش عددی می دهند. مانند: دلفی، تحلیل تاثیر متقابل، ره نگاشت فناوری
اغلب یک مطالعه آینده پژوهی نیازمند ترکیبی از روش های کمی و کیفی است.
تمایز بر پایه قابلیت: این تقسیم بندی بر اساس قابلیت های هر روش برای گردآوری و پردازش اطلاعات بر پایه شواهد، تخصص ها یا خبرگی، تعامل و خلاقیت صورت می گیرد.
برای انجام یک پژوهش خوب، نمی توان برای هیچ یک از روش ها مزیت خاصی در نظر گرفت. کیفیت پژوهش به مهارت، هوشمندی، بینش، پشتکار و گاه اقبال شخص
بستگی دارد.
بهترین نتایج، وقتی به دست می آیند که از روش های گوناگون استفاده شود. لذا بهتر است پژوهشگر با توجه به ماهیت موضوع مطالعه، امکانات و توانایی های خود، ترکیبی از چند روش مختلف را به کار گیرد و پیش بینی ها یا سناریوهای خود را بر اساس ترکیبی از نتایج روش های گوناگون، روش شناسی آینده پژوهی را ارائه دهد.