آموزش شهروندی، کسب آگاهی در مورد حقوق شهروندی است. این عامل، نقش مهمی در نهادینه شدن حقوق شهروندی دارد. آموزش شهروندی منجر به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارتهای شهروندی در جهت استحکام دموکراسی و مشارکت پایدار شهروندان میگردد. این مؤلفه ضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه همهجانبه جوامع صنعتی و رو به پیشرفت است. چنین تربیتی از همان آغاز طفولیت نوعی اعتماد به نفس و رفتارهای مسؤولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی به وجود میآورد. آموزش شهروندی در مدیریت شهری براساس علم شهروندی پایه ریزی شده است.
نقش دیگر این مولفه، ارائه اطلاعات و آگاهی در مورد مسایل عمومی جامعه در ابعاد محلی، ملی و جهانی است. چنین آموزههایی واجد فضایل و اخلاق مدنی و جمعی است و جستجویی برای مساوات طلبی است. در واقع آموزش شهروندمداری در یک جامعه باعث این شده که تمام اعضای جامعه از حس شهروندی مثبتی به صورت ملی برخوردار باشند و ضمن برخوداری از احترام ملی، از حقوق مشخص اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بهرهمند گردند. این آموزش مبانی گسترده ای از مسئولیت اجتماعی شرکتی را شامل می شود.
استراتژی یونسکو در قلمرو آموزش شهروندی و حقوق انسانی مبنی بر رویکرد جامع برای حقوق انسانی است. این حقوق غیرقابل تقسیم بوده و وابستگی متقابلی با همه حقوق شهروندی (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) دارد. در این دیدگاه، هدف آموزش شهروندی انتشار و توزیع اطلاعات برای ساختن یک فرهنگ کلی حقوق انسانی با بهرهمندی دانش و مهارت قالب بندی نگرشهای مثبت و آماده کردن فراگیران با تواناییهای لازم برای همراهی و ایجاد تغییرات اجتماعی است.
بنابراین هدف آموزش حقوق انسانی و شهروندی عبارت است از: تلاش و کوشش فراوان در رابطه با حقوق انسانی و آزادیهای اساسی. توسعه کامل شخصیت انسانی و احساس وی از جایگاه و مرتبه خود. رشد ادراک افراد، برابری جنسیتی و دوستی و برادری بین همه ملل، افراد بومی و گروههای نژادی، تقویت فعالیتهایی در جهت برقراری صلح.
شهروندی مجموعهی گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است. فعالیتهایی که اگرچه فردی باشند اما برآیند آن، به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد. شهروندی، از جمله مفاهیم نو پدیدی است که به طور ویژهای به برابری و عدالت توجه دارد و در نظریات اجتماعی، سیاسی و حقوقی جایگاه ویژهای پیدا کرده است. مقوله «شهروندی» وقتی تحقق مییابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصتهای مورد نظر زندگی از حیث اقتصادی و اجتماعی دسترسی آسان داشته باشند.
ضمن اینکه شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزههای مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیتهایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده میگیرند، و شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقای شهروندی و ایجاد جامعهای بر اساس نظم و عدالت دارد. براین اساس آموزش حقوق شهروندی، همانا نهادینه سازی نظامی از حق ها و تکلیفهای متناسب با شهروندی مبتنی بر کرامت و ارزش والای انسانی است. آموزش حقوق شهروندی یا به طور رسمی در دروس مدارس ابتدایی به شهروندان آموخته میشود یا به طور غیررسمی در خانه (رفتار والدین بهترین الگوی عملی برای تقویت مهارتهای شهروندی فرزندان جامعه میباشد) یا محل کار یا کارگاههای آموزشی.
آموزش شهروند جهانی (بهویژه کودکان و جوانان) به عنوان فردی که خواهان تبدیل شدن جهان به مکانی سرشار از عدالت، برابری، صلح و توسعهی پایدار، احترام و پاسداشت تنوع و گوناگونی نژادی، مذهبی و… میباشد و همچنین دارای خصوصیات دیگری است راهحل و ابزاری قدرتمند به نظر میرسد.
امروزه مفهوم آموزش شهروندی، از ایمانآوردن به مسئولیتهای خود در مسائل اجتماعی و داشتن باورهای مثبت و ذاتا ارتباطی درباره همکاری با دیگران برای اداره زندگی، به سوی اصلی حقوقی که دربردارنده وظایف و تعهدات اجتماعی نیز هست، معطوف شده است. از این نظر مفهوم شهروندی، هم برای سیاستمداران و هم برای اندیشمندان اجتماعی و مجریان طرحهای فرهنگی، دارای اهمیت است. زیرا همه آنها بر مسئولیتهایی تأکید میکنند که زمینه بقای جوامع سیاسی و محیط طبیعی ما را استحکام میبخشد.
اگرچه از لحاظ تاریخی، مفهوم شهروندی تا حدودی با اندیشههای نوین تفاوت داشته اما تحلیلهای مدرن از این مفهوم، ما را به ماهیت مساواتگرایانه آن نزدیک کرده است؛ به همین دلیل، شهروندی ذاتا با سلطهگری از هر نوع آن ناسازگار است. در این جا است که آموزش کلیه امور شهروندی به یک الزام غیر قابل کتمان تبدیل میشود. موضوع شهروندی حاوی یک منطق و عنصر معقول درونیاست که منافع آن حتما باید هر چه بیشتر، همگانی و مساواتگرایانه شوند.
بنابراین موقعیت هر شهروند بر حس عضویتداشتن در یک جامعه گسترده دلالت دارد. این موقعیت، کمکی را که یک فرد خاص به آن جامعه میکند، میپذیرد؛ درحالیکه به او استقلال فردیاش را نیز می دهد. این استقلال در مجموعهای از حقوق انعکاس مییابد که هرچند از نظر محتوا در زمانها و مکانهای مختلف متفاوتند اما همیشه بر پذیرش و کارگزاری و نقش فاعلیت سیاسی دارندگان آن حقوق، دلالت دارند.
فرایند سهیمشدن در تصمیمها، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعیاست و وسیلهایاست که دموکراسی به کمک آن ساخته میشود و نیز معیاریاست که دموکراسیها باید بر اساس آن سنجیده شوند. مشارکت به تأکید وی، حق بنیادی شهروندی است؛ به همین دلیل، آموزش شهروندی، ایدهای قویاست. شهروندی شرافت خود را به رسمیت میشناسد اما درعین حال بستر اجتماعیای را که فرد در آن عمل میکند نیز مورد تأکید قرار میدهد.
Abdo, N. M., Hamza, W. S., & Al-Fadhli, M. A. (2019). Effectiveness of education program on hospital waste management. International Journal of Workplace Health Management.