مدیریت شهری

مدیریت شهری

مدیریت شهری

مدیریت شهری مسئولیت استراتژیک شهری تلقی می شود که با نتایج و پیامدهای عملیاتی همراه است و تعامل فعال با حوزه های مختلف شهری دارد. مدیریت شهری، یک مقصد دوجانبه دارد: برنامه ریزی برای بهبود و نگهداری زیر ساخت ها و خدمات شهری و مطمئن شدن از اینکه حکومت شهری در یک وضعیت مناسب قرار دارد. چنانچه شهر همچون سازمانی درنظر گرفته شود که در رأس آن عنصری برای اداره امور کنونی و برنامه ریزی آینده آن نیاز باشد، این عنصر را می توان مدیریت شهری نامید.

مدیریت شهری پدیده ای است که ماهیتا نزدیکی زیادی با دموکراسی و دخالت فعال شهروندان در اداره امور مربوط به خود دارد. این مهم به جامعه ای پویا نیاز دارد. در چنین جامعه ای مدیران شهری نمایندگان شهروندان به حساب آمده و برای جلب رضایت آنان ناچار به پاسخگویی اند. بنابراین با آموزش شهروندی  و علم شهروندی قرابت زیادی دارد.

برنامه ریزی و مدیریت شهری

برنامه ریزی شهری عبارت است از تامین رفاه شهرنشینان از طریق ایجاد محیطی بهتر، مساعد تر،  سالم تر محور های مورد مطالعه در برنامه ریزی شهری عبارتند از :

-مکانیزم های اقتصادی که به صورت ارزش زمین، اجاره بها، مخارج ساختمان و غیره ظاهر می شوند –مکانیزم های اجتماعی شامل ستنها، عادات اجتماعی ,فرهنگ و مذهب

–مکانیزم های کالبدی و تقسیمات ناشی از آن به بیان دیگر برنامه ریزی شهری را می توان هنر شکل دادن و هدایت رشد طبیعی شهر دانست.

امری که به موجب آن ساختمان ها و محیط های گوناگون ایجاد می شوند تا به نیاز های مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و گذاراندن اوقات فراغت و  …از نظر کار استراحت تفریح پاسخ دهد و از این طریق موجب بهبود زندگی اقتصادی، اجتماعی اکثریت افراد بشر شود. امروزه شهر به معنای افراد، خانوادهای آن ها و جامعه ای که پدید آورنده اند، مکان های زندگی ,مکان کار و تفریح آن ها می باشد. بنابراین در موجودیت شهر نیاز های انسان مهم تر از جنبه های طبیعی است و این امر جوهره ذاتی برنامه ریزی شهری را تشگیل می دهد و اهداف برنامه ریزی شهری را می توان در حفظ سه مفهوم کلیدی سلامت، آسایش و زیبایی خلاصه نمود.

برنامه ریزی شهری با آینده نگری خاصی که در جهت توسعه آینده شهر دارد بایستی با بهره گیری از آمار و اطلاعات و در دست داشتن نبض های اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی شهر به تجزیه و تحلیل مسائل شهر پرداخته و با بهره گیری ازامکانات و یا به حداقل رسانیدن و یا کاهش محدودیت ها، با ارائه طرحی جامع، دقیق گویا با در برداشتن کلیه امکانات رفاهی به پیشنهادات لازم بپردازد.

مدیریت شهری یکپارچه

یکپارچگی یعنی تر کیب اجزا به صورت یک کل. اولین بار واژه هماهنگی بین سازمانی توسط ارنست الکساندر برای تشریح فرآیندی که سازمان ها با یکدیگر همکاری می کنند، بکار گرفته شد. هماهنگی بین سازمانی یعنی فرایند ابجاد و به کار گیری قوانین تصمیم گیری وضع شده توسط دو یا چند سازمان به صورت جمعی و در ارتباط با محیط کاریشان، برقراری هماهنگی بین کلیه عناصر و دستگاه های شهری، زمینه فراهم سازی مدیریت یکپارچه شهری است.

مدیریت شهری  یکپارچه را می توان به مانند یک درخت تشبیه کرد که ترکیبی از اجزاء و قسمت های مختلف یک مجموعه که به یکدیگر وابسته اند و روابط متقابل میان آنها به شکل خاصی نظام یافته است. در سوی دیگر مفهوم مدیریت یکپارچه شهری مطرح که به دنبال ناکارآمدی مدیریت شهری سنتی در حل مشکلات شهری و فزونی چالش های شهری همچون فقر، ناهنجارهای اجتماعی،  ناامنی،ترافیک، بیکاری، حاشیه نشینی، شکاف طبقاتی و غیره به پسوند واژه مدیریت شهری جهت اهمیت دادن به ضرورت یکپارچگی اضافه شده است.

دیدگاه سیستمی در مدیریت شهری

تفکر سیستمی چند دهه است که در زمینه مدیریت و برنامه ریزی مورد استفاده قرار گرفته است. اساس تفکر سیستمی، دیدگاه گشتالت در روانشناسی است. این دیدگاه یک پدیده را در قالب مجموعه روابط حاکم برعناصر در نظر می گیرد.

نظام مدیریت شهری مانند هر نظام دیگری ورودی ها و خروجی هایی دارد . این نظام از نظر رده بنی نظام ها , در رده نظام های اجتماعی قرار می گیرد , زیرا متشکل از تعدادی زیادی افراد بوده , دارای ساخت سلسله مراتبی و تقسیم کار دقیق است , اگر چه قسمت های مختلف مدیریت شهری هر یک در کار خود استقلال نسبی دارند،  برای تحقق اهداف نظام باید با یکدیگر هماهنگی داشته باشند , انجام این وظیفه مهم برعهده مدیر نظام یا شهردار است. در دیدگاه سیستمی تاثیر متقابل محیط و سازمان از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به گونه ای که سازمان ها برای حفظ بقا و رشد خود ناچارند به عوامل محیطی توجه نمایند.

منبع

//elibrary.worldbank.org

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مدیر آماری