بنا به تعریف، شرکت دانش بنیان، شرکت یا موسسه خصوصی و یا تعاونی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان تشکیل میشود.
جهانی شدن، زیر ساختهای قابل اطمینان، فرهنگ جامعه و قانون زدایی را میتوان از مهمترین شرایط ظهور شرکتهای دانش بنیان دانست. جهانی شدن کمک میکند تا شرکتها نگاه خود را وسعت ببخشند و از تجربیات موفق و ناموفق بین المللی درس بگیرد. دانش یک داشته ی بشری است و نمیتوان آن را به مرزهای جغرافیایی محدود کرد پس چه بهتر که نگاه شرکتها جهانی و متعاقبا دانش بنیان تر شود.
در این مسیر ظرفیتها و فرصتهای جدیدی نمایان می شوند که شرکتهای دانش بنیان برای استفاده از آنها و کسب سود، نرخ ظهور بیشتری خواهند داشت. زیرساختها، از دیگر شرایط تاثیرگذار محیطی بر بروز شرکتهای دانش بنیان هستند. امکان بالفعل کردن توان بالقوه و ایجاد پتانسیلهای منطقهای از مزایای زیرساختهای خوب است. زیرساختها از خطوط ساده اینترنت و حمل و نقل گرفته تا دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری یک منطقه همه در بروز شرکتهای دانش بنیان موثرند.
فرهنگ یک جامعه بدیهیترین عامل تاثیرگذار است. برای بروز یک نقش آفرین اقتصادی (شرکتهای دانش بنیان) باید به فضایی بالاتر از اقتصاد یعنی جامعه نیز رجوع کرد. در یک مقایسه ساده اجتماعی میتوان نتیجه گرفت که فرهنگ جوامع مختلف بر نرخ ظهور شرکتهای دانش بنیان تاثیر شگرفی دارد. کافی است دو کشور همسایه یعنی مغولستان با چین مقایسه شود. رشد شرکتهای دانش بنیان در چین تنها مدیون برنامهریزی دقیق اقتصادی مدیران سیاسی کشور نیست بلکه فرهنگ چین نیز مانند موتوری این برنامهها را جلو میبرد.
قانون زدایی یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر بروز و ظهور شرکتهای دانش بنیان است. قانون زدایی یعنی بهینه نمودن قوانین در راستای تشویق و ترغیب فعالیتهای اقتصادی و تجاری شرکتها به سمت و سوی دانش بنیان بودن. ایجاد محیطی امن، سالم و رقابتی میتواند از مزایای قوانین خوب برای شرکتهای دانش بنیان باشد. همچنین جذب حمایتهای متعدد تنها در یک بستر قانونی پیشرفته و بهینه امکان پذیر خواهد بود.
اهداف شرکتهای دانش بنیان را میتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
-جذب و تبدیل ایدهها به محصول و مشاغل پایدار.
-همافزایی علم و ثروت (تجاریسازی علم و دانش).
-تجاریسازی یافتههای پژوهشی و تحقیقاتی.
-توانمندسازی دانشآموختگان به منظور ورود به فضای کسبوکار.
-حمایت، هدایت و سمتدهی در جهت نوآوریها و تولید فناوریهای برتر.
-ایجاد زمینه برای بهکارگیری هرچه بیشتر توانمندیهای دانشگاهها و واحدهای پژوهشی در جامعه.
-ترغیب متخصصین، نوآوران، مخترعان، اعضای هیاتعلمی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی برای فعالیتهای بیشتر در رفع نیازهای جامعه برای ترویج فرهنگ تجاریسازی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی.
-تشویق بنگاههای اقتصادی و دستگاههای اجرایی به بهرهگیری از یافتههای پژوهشی و فناوریهای شکل یافته در مراکز پژوهشی.
-ارتقای فرهنگ عمومی کارآفرینی.
با توجه به تعریف و کارکردهای شرکتهای دانشبنیان، این شرکتها، به عنوان بنگاههای اقتصاد دانشبنیان، نقش محوری در ساختار این نوع اقتصاد ایفا مینماید. شرکتهای دانشبنیان، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای روبهرو شدن با شرایط جدید بازار جهانی را دارا هستند. همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایستهسالاری در چنین شرکتهایی، تاثیر زیادی در عدالت اقتصادی دارد و از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد.
علاوه بر این، استراتژی عدم تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیهی شرکتها میگردد. با توجه به این که یکی از عوامل اساسی رشد تولید سرانهی ملی، اقتصاد دانشبنیان و بنگاههای اقتصادی دانشبنیان است، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری عوامل تولید از طریق دانشبنیان نمودن اقتصاد و توسعهی شرکتهای دانشبنیان است.
یکی از اساسیترین زیرساختهای اقتصاد دانشبنیان و پیشنیاز تحقق استراتژی شرکتهای دانشبنیان، سرمایهی انسانی خلاق، نوآور و دانشی است که با توجه به ترکیب جمعیتی کشور ایران و جمعیت بالای جوانان تحصیلکرده و نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و باارزشترین سرمایهی کشور، باید مورد توجه قرار گیرد و بدین ترتیب، با توانمند نمودن و تشویق و زمینهسازی فعالیت آنان در قالب شرکتهای دانشبنیان، کشور توان رویارویی با هر گونه تهدید و تحریم اقتصادی را خواهد داشت.
در فضای اقتصاد اطلاعاتی یا اقتصاد دانشبنیان یکی از بازیگران اصلی «بنگاههای دانشبنیان» هستند که بهعنوان واحدهای ساختاری اقتصاد، نقش اساسی و کلیدی دارند. این بنگاهها در تمامی حوزههای اقتصادی نقشهایی بسیار متنوع و متکثر داشته و محصولات آنها خروجی قابل سنجش و شاخص کارآیی و موفقیت در این فضا است. با این مقدمه، گذار بنگاهها از وضعیت پیشاصنعتی و صنعتی به وضعیت فناورانه و اطلاعاتی یا دانشبنیان، لازمه اصلی حرکت اقتصادی از پارادایم صنعتی بهسوی پارادایم اقتصاد دانشبنیان است. برای این منظور شرکتها باید نگرش خود را تغییر داده و به تصویر روشنی از آینده مطلوب و نوین خود در فضای دانشبنیان دست یابند تا بتوانند با توسعه فرهنگ و انگیزش سازمانی، برای حصول به این آینده برنامهریزی کرده و همه تلاش و اقدامات خود را معطوف آن کنند. نگاهی به روند تکاملی اقتصاد، اثر نگرش دانشبنیان بر اقتصاد را ملموستر میکند.
عملکرد شرکتهای دانشبنیان با توجه به ماهیت بنیادین آنها، به صورت اساسی منجر به تغییر و بهبود اقتصاد میشود. با این وصف نباید در روند شکلگیری و توسعه این شرکتها شکی راه داد؛ اما نکته اصلی ایجاد ارتباط این شرکتها با بازار واقعی فناوری و نوآوری در داخل و خارج از کشور است. اگر شرکتهای دانشبنیان فراوان فعلی کشور در توسعه بازار، رقابتپذیری مبتنی بر فعالیت بخش خصوصی و نیز فروش به مشتریان منفرد، شرکتی و دولتی داخلی موفق باشند بهگونهای که امکان توسعه صادرات این شرکتها نیز فراهم آید، نشاندهنده این خواهد بود که مجموع فعالیتهای زیرساختی دولت و سایر نهادهای مرتبط با زیست بوم اقتصاد دانشبنیان قوی و متناسب عمل کردهاند.
برای پررنگتر کردن نقش شرکتهای دانشبنیان در میان شرکتهای موجود و با هدف کسب سهم بزرگتری از اقتصاد ملی، نهادهای مختلف نقشهای متفاوتی خواهند داشت. شرکتهای فعال و بهویژه شرکتهای بزرگ کنونی کشور باید مسیر کاری خود را در راستای این پارادایم جدید بازتعریف کنند وگرنه محکوم به حذف از گردونه اقتصادی هستند. بهعنوان مثال اگر شرکتهای صنعتگر خودروسازی، پتروشیمی، دارویی، انرژی و… و حتی موسسات خدمتگر همچون بانکها، بیمهها، شهرداریها و… بخواهند پا را از کشور فراتر گذارده در بازارهای جهانی حضور یابند چارهای جز ارائه محصولات با نوآوری، کیفیت بهتر، تنوع بیشتر، دوستدار محیطزیست و خلاصه قابل رقابت با بهترین تولیدکنندگان جهانی ندارند و اینکار با دنبالهروی، ثبات محصول و مونتاژکاری سازگاری ندارد. بنابراین همه شرکتها اعم از کوچک و بزرگ، جوان و دیرپا، ساده و پیچیده و با هر ویژگی دیگر باید بهسوی فضای دانشبنیان و نوآوری حرکت کنند.