رفتار گلهای حاکی از تمایل انسان به رفتارکردن شبیه دیگران است. وقتی توده جامعه کار خاصی انجام میدهند یا عکسالعمل خاصی از خود بروز میدهند، از نظر ذهنی برای افراد خیلی سخت است که رفتاری متفاوت از بقیه داشته باشند. به بیان دیگر رفتار گلهای به رفتار مجموعهای از افراد گفته میشود که بدون هماهنگی با یکدیگر، رفتاری شبیه به هم از خود نشان میدهند. تحقیقات نشان داده است بسیاری از سرمایهگذاران که به کار خرید و فروش سهام مبادرت میورزند، از اطلاعات رد و بدل شده و ارتباطات موجود بین سرمایهگذاران استفاده میکنند.
دلایل بسیاری وجود دارد که سرمایهگذارانی که به دنبال حداکثر کردن سود یا مطلوبیت خود هستند، پس از مشاهده دیگران تحت تأثیر قرار میگیرند. مثلاً سایرین ممکن است اطلاعاتی راجع به بازده سرمایهگذاری داشته باشند که عملکردشان حاوی این اطلاعات است. یا در مورد مدیران مالی که برای دیگران سرمایهگذاری میکنند، انگیرههایی که از نحوه نظام پاداشدهی و یا استخدام کارمندان به وجود میآید، رفتاری تقلیدی را به دنبال داشته باشد. دلیل دیگر میتواند تمایل ذاتی افراد برای همراهی با جمع باشد.
به طور کلی میتوان انتظار بروز رفتار گلهای در بازارهای مالی را برای سه گروه اصلی فعالان بازار در نظر گرفت:
۱- سرمایهگذاران انفرادی؛ ۲- مدیران سرمایهگذاری؛ ۳- نهادهای بزرگ سرمایهگذاری
رفتارهای گلهای را به دو دسته عقلایی و غیرعقلایی یا شبهعقلانی میتوان تقسیم کرد. دیدگاه غیرعقلایی بر جنبه روانشناسی سرمایهگذاران متمرکز میشود. اعتقاد این دیدگاه بر این است که مدیران{سرمایهگذاران} بدون مدنظر قرار دادن تجزیه و تحلیلهای عقلایی، صرفاً به تقلید کورکورانه از یکدیگر روی میآورند، در نتیجه سرمایهگذاران عاقلتر قادر به کسب سود بیشتری از این رفتار هستند.
در مقابل رفتار گلهای عقلایی، بر تصمیمات بهینهای تمرکز دارد که در اثر اختلالات اطلاعاتی یا موضوعات انگیزشی تخریب میشوند و دیدگاه عقلایی خارجی بر اثرات خارجی، برتصمیمگیری بهینه متأثر از مشکلات بر سر راه اطلاعات و اعمال انگیزشی متمرکز میشود.
رفتار گلهای ممکن است عامدانه و یا ناآگاهانه باشد. در حالت عامدانه افراد با قصد، شبیه دیگران عمل میکنند و با همان شدت نیز حرکت معکوس از خود بروز میدهند. در حالت ناآگاهانه به علت مواجه شدن با شرایط یکسان، گروهی از سرمایهگذاران شبیه هم عمل میکنند. رفتار گلهای عامدانه خود به دو صورت عقلایی (بر اساس منافع) و غیرعقلایی بررسی میشود که در هر حالت به بروز مشکلات در بازار سرمایه میانجامد.
علل اصلی رفتار گلهای عقلایی (بر اساس منافع) عبارتند از: ۱-دغدغه شهرت، ۲-سیستم جبران خدمات و ۳-استفاده از تکنیکهای یکسان و علل اصلی رفتار گلهای غیرعقلایی شامل: ۱-نبود شفافیت اطلاعاتی، ۲-توسعه نیافتگی نهادهای تخصصی و ۳-الگوی فرهنگی جامعه و کم عمق بودن بازار سهام.
کلیترین تعبیر و تفسیری که هماکنون بتوان از رفتار گلهای ارائه نمود، شاید زنجیرههای اطلاعاتی باشند، که توسط بیچاندنی و همکاران (۱۹۹۲) و ولچ[۱](۱۹۹۲) معرفی گردید. زنجیرهای اطلاعاتی حاکی از آن است که افراد حاضر در آخرین حلقههای یک زنجیره اطلاعاتی، اطلاعات خود را از اقدامات افراد حلقههای پیشین خود بدست میآورند و به دلخواه تصمیم به نادیده گرفتن اطلاعات خود و تبعیت از اقدامات دیگران میگیرند. الگوی اصلی زنجیرهواری اطلاعاتی زمانی کاربرد دارد که، اعمال و اقدامات دیگران به جای اینکه اطلاعات خصوصی برای خود آنها باشد، قابلمشاهده برای عموم باشند. اعتقاد بر این است که مدیران با مشاهده تصمیمات مدیران قبلی، به اطلاعاتی در خصوص این نکته دست مییابند که چه موقع باید اطلاعات خصوصی خود را، بطور کاملاً عقلایی نادیده بگیرند.
شارفشتین واشتین (۱۹۹۰)، ترومن (۱۹۹۴)، زوبیل (۱۹۹۵)، پرندرگاست و استول (۱۹۹۶) و گراهام(۱۹۹۵) نظریه دیگری را در موردرفتار گلهای بر مبنای نگرانی در خصوص حسن شهرت برای مدیران صندوق و تحلیل گران، بیان کردند. نگرانی برای شغل و حسن شهرت معمولاً در نتیجه عدماطمینان در خصوص توانایی یا مهارت یک مدیر خاص رخ میدهد. عقیده اصلی در این مورد توسط شارفشتین و اشتین بیان شد که، اگر یک مدیر سرمایهگذاری یا مشتری او در مورد توانایی او برای انتخاب بهترین سهم دچار عدماطمینان هستند. پیروی او از سایر متخصصان سرمایهگذاری، عدماطمینان در مورد تواناییاش جهت اداره پرتفوی را در هالهای از ابهام نگه خواهد داشت. بنابراین اگر سایر متخصصان سرمایهگذاری در وضعیت مشابهی باشند، توده{گله} تشکیل خواهد شد.
بنابراین، شکلگیری رفتار گله عقلایی میتواند ناشی از موضوعات مرتبط با مسئله مالک – مدیر نیز باشد، زیرا معمولاً ارزیابی عملکرد مدیران بر اساس عملکرد نسبی آنها و نه عمکرد مطلق انجام میشود. بطور مستدل نشان دادند که حسن شهرت مدیران برتر با ناتوانیها و شکستهای آن صنعت ارتباط ندارد، بلکه با عملکرد ضعیف شرکتی در همان صنعت مرتبط است. چنین الگوهای رفتار گلهای، حکایت از آن دارد که هر یک از مدیران تقلید و متابعت از رفتار و اقدامات دیگر مدیران را ترجیح میدهند، به نحوی که بطور کامل اطلاعات خصوصی خود را نادیده میگیرند تا از آشکار شدن ناتوانی یا ضعفهایشان اجتناب نمایند.
اگر حقوق و دستمزد یک مدیر سرمایهگذاری وابسته به عملکرد او در مقایسه با سایر مدیران باشد، این مساله موجب تحریف انگیزههای مدیر و تشکیل پرتفوی غیر بهینه میگردد، که نهایتاً نوعی از رفتار گلهای را به همراه دارد.
ماگ و نیک (۱۹۹۶)، یک سرمایهگذار ریسکگریز را درنظر گرفتند که درآمد او با بالا رفتن میزان کارایی و بازده شخصیاش باتوجه به یک معیار سنجش که این معیار میتواند عملکرد گروهی مجزا از سرمایهگذاران و یا بازده یک شاخص مورد نظر باشد، افزایش و کاهش مییابد و اطلاعات خصوصی سرمایهگذار و معیار سنجشی که انتخاب نموده است از نقص اطلاعات برخودار بوده و اطلاعات محرمانه در مورد بازده سهام را نمیداند. سرمایهگذار بر اساس معیار سنجه خاصی که در نظر گرفته، تصمیم به سرمایهگذاری میگیرد، سپس با ارائه آن به کارگزار پس از بررسی و مشاهده نتایج این معیارها یک پرتفوی خاص را به سرمایهگذار ارائه میدهد.
بنابراین کارگزار تمایل به تقلید از معیار دارد، یعنی پرتفوی سرمایهگذاری بهینه او پس از مشاهده اقدامات معیار، به پرتفوی معیار بسیار نزدیک میگردد. از سوی دیگر طرح در نظر گرفته شده برای پرداخت حقوق و دستمزد دلیل مضاعفی از سوی کارگزار برای کپی برداری و تقلید از معیارها و سنجههای در نظرگرفته شده است. این واقعیت که میزان حقوق و دستمزد کارگزار بدلیل عدول و دوری گزیدن از این معیارها ممکن است کاهش یابد باعث میشود تمایل مدیر برای سوق دادن سرمایه به سوی پرتفوی بدست آمده از این معیارها افزایش یافته به نوعی که سرمایهگذار فقط دارد با آنچه خود دارد و میداند سرمایهگذاری میکند. برخی فرآیندهای اجتماعی وجود دارند که میتوانند سبب تقویت همگرایی و یا واگرایی رفتار شوند که میتوان آنها را در قالب زیر دسته بندی کرد:
۱-اثرات خارجی دستاوردها: معمولاً اثر شبکهای یا مکملهای استراتژیک نامیده میشود، مثلاً فردی از ایمل استفاده میکند چون همه این کار را میکنند.
۲-مجازات به مجرد انحراف: مانند زمانیکه مخالفان در یک حکومت دیکتاتوری زندانی میشوند یا مورد شکنجه قرار میگیرند.
۳-اثر متقابل ترجیحات: مثلاً برخی در یک فصل لباسی را میپوشند فقط به این دلیل که بقیه این کار را انجام میدهند و گروهی دیگر ممکن است از مثلاً رنگ خاصی استفاده نکنند فقط به این دلیل که مد شده است.
۴-ارتباطات مستقیم: برخی به سادگی میان دو گزینه تعیین میکنند کدامیک بهتر است، اما به این راحتیها هم نیست زیرا اینجا مساله اعتبار مطرح میشود.
۵-اثر دیداری یا مبنی بر مشاهده: فرد ممکن است عملکرد یا نتیجه عملکرد سایرین را مشاهده کند.