ترجمان دانش (Knowledge translation)، به عنوان روشی جهت استفاده کاربردی از دانش نظری تولید شده توسط دانشگاه ها جهت بهبود فرایندهای آموزشی و تصمیم گیری مبتنی بر شواهد است.یکی از مهمترین بخشهای انتقال دانش در حوزه دانش پژوهشی، ترجمان یافته های پژوهشی به زبان مخاطبان و ذینفعان می باشد. در این زمینه فناوری آموزشی نقش ویژه ای دارد.
این مفهوم به عنوان روشی جهت استفاده کاربردی از دانش نظری تولید شده توسط دانشگاه ها است. بررسی های پیشین نشان داده است که ترجمان دانش منجر به کاهش هزینه ها و در نتیجه اتمام سریع تر پروژه ها شده است.یکی از مهمترین مباحث در انتقال دانش، در نظر گرفتن نیازهای مخاطبان و ذینفعان است.
ایجاد زیرساخت های مناسب جهت ترجمان دانش، مانند فناوری باید بعنوان یکی از اولویت های فکری مدیران سازمان ها و موسسات دولتی باشد. در واقع توانایی سازمان ها در مدیریت دانش بسیار حائز اهمیت است. بنابراین نیاز به شتاب دهنده هایی با هدف تبدیل دانش نظری به کاربردی، از سوی سازمان ها و همچنین فرایند ترجمان دانش در سازمان های پژوهشی احساس می شود. این مفهم سبب هم افزایی نظری می شود.
ترجمه دانش شامل مراحل بررسی کیفی و به کارگیری شواهد ناشی از تحقیقات به شکلی فهمیدنی و مرتبط با زمینه و هدف بهبودی و ارتقای پیش آگهی کاربران آن است. ترجمان دانش مفهومی پیچیده و چندبعدی است که لازمه آن درک جامع از مکانیسم ها، روش ها، شاخص ها، عوامل فردی و اجتماعی و تعامل بین این عوامل است. تبادل، تولید و کاربرد اخلاقی دانش در سیستمی مرکب از تعاملات بین پژوهشگران و کاربران که از طریق افزایش استراتژی بهره برداری از منافع حاصل از پژوهش موجب ارتقای علمی، محصولات و خدمات مؤثرتر و تقویت نظام علمی و کارایی تحقیقات می شود.
تولید و تبادل و کاربرد دانش با حفظ مالکیت معنوی توسط ذی نفعان مربوط که با افزایش منافع حاصل از نوآوری ها و ابداعات منطقه ای و جهانی، زمینه ساز تقویت نظام های مراقبت از سلامت و ارتقای سلامت انسان ها می شود. ترجمان دانش به معنای تبادل و سنتزپژوهی و کاربرد یافته های تحقیق به واسطه ی سیستم پیچیده ای از ارتباطات متقابل بین محققان و استفاده کنندگان از دانش است. به بیان دیگر، ترجمان دانش تسریع کننده ی چرخه ی دانش است.
ترجمان دانش فرآیندی است که همه ی فعالیت ها از زمان شکل گیری سوال پژوهش تا ایجاد تغییر را در برمی گیرد، نه اینکه تنها از اتمام پژوهش شروع شود.
ترجمه دانش به طور بالقوه شامل فرایندی است که تمام فعالیت ها شامل تولید، انتقال و عمل به دانش را شامل می گردد. این اصطلاح، اصطلاحی چترگونه است که دربرگیرنده ی همه ی مراحلی است که دانش تولیدی را به مرحله ی عمل منتهی می کند. ترجمان دانش عملکردی واحد نیست بلکه مجموعه ای از فعالیت هایی است که بر اساس نوع تحقیق، زمان و نوع مخاطبان تغییر می کند.
این فرآیند زنجیره ای است که با ایده ی پژوهش شروع و با کاربرد نتایج پژوهش و تغییر رفتار در مخاطبان آن اتمام می یابد. ترجمان دانش، استفاده کنندگان را از دانش آگاه می نماید و به طور خلاصه، ترجمان دانش ختم شدن تحقیق به عمل است.
-تأکید بر کاربرد دانش حاصل از تحقیقات است.
-دربرگیرنده ی تمام مراحل بین تولید و کاربرد دانش جدید است.
-مشارکت مداوم تولیدکنندگان و کاربران دانش برای تحقق ترجمان دانش لازم است.
-تعاملی و غیرخطی بودن و ارتباطات چندسویه فرایند در ترجمان دانش، اصل است
-فرایندی بین رشته ای است.
-در چرخه مرتبط، سؤالات و فرضیه هایی ارائه می شود، روش مناسب تحقیق انجام می گردد و یافته ها و نتایج تفسیر می شود، سپس این یافته ها برای حل مشکلات عملی به کار
می روند. درواقع تعامل مداوم و مشارکت درونی و برونی گروه های مختلف مولدین دانش و کاربران آن در تمام مراحل تحقیق، جزء اصلی ترجمان دانش است.
-هرچه محققان درخصوص زمینه های اجتماعی جامعه ای که قرار است نتایج تحقیق در آن به کار گرفته شود، بیشتر بدانند، احتمال تأثیر این تحقیقات بر تصمیم سیاست گذاران بیشتر خواهد بود.
-شواهد بی ثبات هستند. چالش اصلی در ترجمه دانش ایجاد شواهد بدون درنظرگرفتن زمینه های موجود ولی حساس به آن و ایجاد شواهد درخور گفت وگو برای ایجاد فضای بحث و گفت وگو درباره ی آن ها است.
-تمام انواع شواهد به دنبال یافتن جایی در سیاست گذاری های اعمال شونده هستند. اگر علم نتواند درکی از شواهد را در بین سیاست گذاران ایجاد نماید، آنگاه آن ها بر شواهد دیگر در تصمیم گیری های خود تکیه می نمایند.
-فرایند سیاست گذاری سطوح متفاوت و مشخصی دارد و اعمال کنندگان آن نیز از توانایی های متفاوتی برخوردارند.
-محققان باید بیشتر تمرکز خود را بر تغییر عقاید بگذارند تا بر ارزش های چالش برانگیز.
– باید بر ترغیب به مالکیت شواهد تأکید گردد نه فقط بر سیاست ؛ بنابراین در سایه ی ترجمان دانش بر گفت وگو در خصوص شواهد مبتنی بر نیاز و حتی عمل مبتنی بر شواهد باید تأکید گردد.
– محل تلاقی فرایند ها درزمینه ی اجتماعی است. اگر تحقیق، محصول نیست، فرایند است و اگر سیاست، اتفاق نیست آن نیز فرایند است، ترجمان دانش فرایندهای فوق را به هم ملحق می کند و راه حل ها را از این طریق و با درنظرگرفتن فضای گفت وگو و درنظرگرفتن زمینه های اجتماعی به دست می آورد.
-میزان ارتباط و پیوستن سیاست گذاران به تحقیق و محققان به چگونگی و محل و علت این گونه پیوستن بستگی دارد.
-برخی ازمحققان معتقدند که این مفهوم، قدرت رقابت سازمان ها را بیشتر می کند و به آن ها امکان می دهد که خود را سریع تر با تغییر و نوآوری ها هماهنگ سازند.
سنتر دانش: ترکیب نتایج تحقیقات منفرد و ارائه ی آن نتایج به صورت یک مجموعه است تا آنچه که درخصوص عناوین مدنظر می دانیم و آنچه را که نمی دانیم، مشخص شود.
انتشار دانش: در انتشار دانش باید بر اساس مخاطب شناسی، پیام و رسانه متناسب با مخاطبان مشخص می شود.
تبادل دانش: در تبادل دانش، برقراری تعامل بین کاربران دانش و محققان ازطریق مشارکت آن ها در انجام تحقیق شکل می گیرد. تبادل دانش تا ایجاد اشباع نظری پیش می رود.
کاربرد اخلاقی دانش: تبادل دانش با درنظرگرفتن اصول اخلاقی و ارزش ها و قوانین باید صورت گیرد.
از سوی دیگر می توان بر اساس تقاضا و نیاز، اجزای بیان شده را به بخش تأمین کننده ی شواهد تحقیق، بخش نیاز به شواهد و بخش ارتباطات بین این دو تقسیم نمود.
در تحقیقات کیفی مانند پدیدارشناسی، فراترکیب، سنتزپژوهی یا تحلیل کمی فراتحلیل، می توان با ادغام و تحلیل یافته های پیشین و کدگذاری صحیح به یک رویه ترجمان دانش دست یافت.