روایی و پایایی تحقیق کیفی به پایداری و صحت پاسخ ها به کدگذارهای متعدد مجموعه داده ها اشاره دارد. می توان آن را با یادداشت های میدانی دقیق با استفاده از دستگاه های ضبط و با رونویسی فایل های دیجیتال افزایش داد. با این حال، اعتبار در تحقیقات کیفی ممکن است دارای شرایط متفاوتی نسبت به تحقیقات کمی باشد.
بسیاری از تحقیقات در رشته های مدیریت و علوم اجتماعی با استفاده از روش های کیفی، اغلب مصاحبه های نیمه ساختاریافته یا بدون ساختار، برای تولید داده های غنی مورد نیاز برای درک بهتر شیوه ها و تجربیات است. در واقع، مصاحبه یکی از پرکاربردترین روش های جمع آوری داده ها در تحقیقات کیفی است. کدگذاری مصاحبه نیز باید با استفاده از روایی و پایایی تحقیق کیفی مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین بررسی صحت کدگذاری با استفاده از روش های سنجش روایی و پایایی تحقیق کیفی انجام می شود.
اگر قرار است چنین مطالعاتی کمک معناداری به مجموعه دانشی که زیربنای عمل است، داشته باشد و در نهایت عملکرد را بهبود بخشد، باید دقت کافی را نشان دهد تا به خوانندگان اجازه دهد به نتایج خود اطمینان داشته باشند. بنابراین بررسی روایی و پایایی تحقیق کیفی حائز اهمیت است. اگرچه روایی و پایایی به طور سنتی با مطالعات کمی همراه بوده و از نظر تاریخی برای ارزیابی تحقیقات کیفی استفاده نشده است. روایی اشاره به «صحت یا اعتبار یک توصیف، نتیجهگیری، توضیح، تفسیر، یا انواع دیگر گزارشها دارد و پایایی به کاربرد و تناسب روش های انجام شده و یکپارچگی نتیجه گیری نهایی اشاره دارد.
با این حال، تفاوت های مهمی در تعریف عملیاتی این مفاهیم و کاربرد آنها در چنین تحقیقاتی وجود دارد. از منظر تحقیق کیفی، هم روایی و هم پایایی به طور گسترده با موضوع قابل اعتماد بودن سروکار دارند. در ادامه روش های محاسبه پایایی تحلیل کیفی به صورت کمی آورده شده است.
روایی تحلیل کیفی به مناسب بودن آن برای مطالعه آنچه ادعا می کند اطلاع رسانی می کند و صحت آن در گزارش مربوط است.اگرچه هیچ روش یا رویهای نمیتواند روایی تحلیلی کیفی را تضمین کند، اما ابزارهای مختلف میتوانند به کاهش تهدیدهای روایی تحلیل کمی کمک زیادی کنند و اعتبار نتایج حاصل از یک مطالعه تحقیقاتی را افزایش دهند.
استفاده از دستگاه های ضبط صدا یا تصویر به جای یادداشت های محقق، امکان بررسی دقیق داده های خام را فراهم می کند.در حالی که تولید متن مصاحبه به طور کلمه به کلمه به جای یادداشت های انتخابی مصاحبه کننده، که داده های “غنی” نامیده می شود، تصویر عمیق تر و آشکارتر را ارائه می دهد.
بنابراین به محققان کیفی که قصد استفاده از مصاحبه را به عنوان روش جمعآوری دادهها دارند، توصیه میشود مصاحبهها را بر روی یک دستگاه ضبط صوت دیجیتال (که معمولاً از طریق استفاده از یک برنامه کمهزینه یا رایگان در تلفن هوشمند قابل دستیابی است) ضبط کنند و این موارد ضبطشده را به طور کامل یا در صورت امکان، رونویسی کنند. ، این کار را توسط یک سرویس رونویسی حرفه ای مستقل انجام دهید.
اعتبار همچنین ممکن است با «بررسی اعضا» اثبات شود، که شامل تأیید غیررسمی محقق صحت درک خود با شرکتکنندگان در طول فرآیند جمعآوری دادهها میشود. محققان میتوانند بررسی اعضا را در مصاحبهها با تکرار، بازنویسی، و جستجوی توضیح بیشتر در مورد نظرات پاسخدهنده در مواردی که این نظرات مبهم هستند اجرا کنند و با انجام این کار، به مصاحبهشوندگان فرصتی برای تأیید یا تصحیح تفسیر مصاحبهگر از کلماتشان بدهند.
ماکسول (۲۰۱۰)، استدلال می کند که “بسیاری از نتایج مطالعات کیفی دارای یک جزء کمی ضمنی هستند”، برای مثال شیوع یک پدیده معین در یک محیط یا جمعیت. بنابراین استفاده از داده های عددی توصیفی ساده، که “شبه آمار” نامیده می شود، به عنوان یک شکل مکمل ارزشمند شواهد برای ارتقای اعتبار در یک تحقیق عمدتاً کیفی. بنابراین، ثبت فراوانی مسائل، ترجیحات یا سایر پدیده های مطرح شده توسط پاسخ دهندگان در یک مطالعه ممکن است راه دیگری باشد که در آن تحقیق می تواند قوی تر شود.
در یک بررسی کیفی، پایایی تحلیل کیفی گاهی اوقات به عنوان “قابلیت اطمینان”، “تایید پذیری” یا “ثبات” نامیده می شود. پایایی تحلیل کیفی در حقیقت پایایی بین کدگذاران است. پایایی تحلیل کیفی، مقیاسی برای تعیین کیفیت تحلیل کیفی است.نشان دادن پایایی در یک مطالعه کیفی چالش برانگیز است زیرا بر خلاف تحقیقات کمی، هیچ آزمون آماری در دسترس برای این منظور وجود ندارد. میزان بالای پایایی، بیانگر سطح بالای توافق بین کدگذاران است. روش های آماری متعددی برای محاسبه پایایی کدگذاران وجود دارد. انتخاب مناسب ترین روش تعیین پایایی، در تحلیل کیفی حائز اهمیت است.
شاخص هایی که در زمینه پایایی کدگذاری استفاده می شوند عبارتند از:
این ضریب برای محاسبه توافق بین دو کدگذار در تحلیل کیفی استفاده می شود. فیشر (۱۹۵۴)، ضریب پایایی درون طبقه ای را برای اصلاح ضریب همبستگی پیرسون معرفی کرد. با این حال، ضریب پایایی درون طبقه ای جدید با میانگین مربعات (یعنی تخمین واریانس های جمعیت بر اساس تغییرپذیری در میان یک مجموعه معین از معیارها) محاسبه می شود که از طریق تجزیه و تحلیل واریانس به دست می آید.
ضریب پایایی کاپای کوهن ( Cohen’s Kappa Index)، یک معیار ارزیابی اعتبار تحلیل کیفی است. این ضریب برای محاسبه توافق بین دو کدگذار در تحلیل کیفی استفاده می شود. جیکوب کوهن (۱۹۶۰)، ضریب توافق درصدی را به دلیل برخی کاستی های آن مورد انتقاد قرار دارد. بنابراین برای توضیح این احتمال که ارزیابها واقعاً حداقل برخی از کدهارا به دلیل عدم قطعیت حدس میزنند، شاخص پایایی کاپای کوهن را معرفی کرد. کاپا کوهن از دیگر شاخص های پایایی محتوایی محبوبیت و شهرت بیشتری دارد. با این حال، این شاخص از سه دهه پیش مورد انتقاد بسیاری از محققان نیز بوده است.
این شاخص به طور گسترده در تحلیل های کیفی مرتبط با ارزیابی های بالینی در رشته پزشکی استفاده می شود. اشکال مختلفی از ICC وجود دارد که می تواند نتایج متفاوتی را در صورت اعمال بر روی یک مجموعه از داده ها ارائه دهد و روش های گزارش ICC ممکن است بین محققین متفاوت باشد. با توجه به اینکه اشکال مختلف ICC، مفروضات متمایزی دارد و به تفاسیر متفاوتی منجر می شود، مهم است که محققان از کاربرد صحیح هر یک از اشکال ICC آگاه باشند. از فرم مناسب در تجزیه و تحلیل خود استفاده کنند و فرم خود را به طور دقیق گزارش کنند.
ضریب پایایی هولستی (Holsti’s coefficient of reliability) برای سنجش اعتبار تحلیل کیفی استفاده می شود. این شاخص توسط هولستی، از صاحب نظران تحلیل محتوا ارائه شده است. شاخص هولستی (۱۹۶۹)، تغییری از معیار توافق درصد برای موقعیتهایی است که کدگذارها دقیقا یک بخش از متن را کدگذاری نمی کنند. به عبارتی دیگر برای یک کد، دو نقل قول متفاوت در متن را انتخاب کرده اند. همچنین شاخص هولستی توافق شانسی را در نظر نمی گیرد.
ضریب پایایی پی اسکات (Scott’s pi)، معیاری برای اندازه گیری اعتبار تحلیل کیفی است. این شاخص توسط ویلیام اسکات (۱۹۹۵)، برای سنجش پایایی کدگذاران در تحلیل کیفی ارئه شده است. این شاخص نوعی شانس توافق در کدگذاری را اصلاح می کند. ضریب پایایی اسکات، شانس را با استفاده از رویکرد مبتنی بر توزیع متوسط تخمین می زند. در این شاخص فرض براین است که ارزیابها در یک فرآیند مبتنی بر شانس شرکت میکنند تا تعیین کنند که آیا هر کد را بهطور تصادفی یا غیرتصادفی طبقهبندی کنند.
ضریب پایایی کریپندورف ( krippendorf coefficent)، معیاری برای اندازه گیری اعتبار تحلیل کیفی است. کلاز کریپندورف (۲۰۰۴)، شاخص پایایی کریپندورف را معرفی کرد. آلفای کریپندورف یک ضریب پایایی توسعه یافته برای اندازه گیری توافق بین کدگذاران در تحلیل کیفی است. اما به منظور توافق بین خبرگان در مورد یک پدیده نیز استفاده می شود. کریپندورف ادعا کرد که شاخص پایایی کاپای کوهن به دلیل فرض استقلال کدگذاران، از اعتبار لازم برای محاسبه پایایی تحلیل کیفی برخوردار نیست.
اگرچه تحقیقات کیفی می تواند سهمی منحصر به فرد و حیاتی در درک بهتر سازمان و عملکرد در رشته های مدیریت و علوم اجتماعی داشته باشد و از این طریق خدمات و تجربه کاربر خدمات را بهبود بخشد، بسیار مهم است که چنین مطالعاتی به گونه ای طراحی و اجرا شوند که محققان را قادر می سازد تا به نتایج خود اطمینان دارند. از لحاظ تاریخی، داده های کیفی صرفاً به عنوان مکمل داده های کمی در نظر گرفته شده است. بررسی روایی و پایایی تحقیق کیفی گام مهمی در ایجاد اعتبار و اطمینان برای این تحقیقات است.
بنابراین محققان کیفی باید کاربرد دقیق ابزارهای مناسب روایی و پایایی تحقیق کیفی را برای اثبات اعتبار و پایایی کار خود نشان دهند. مسلماً فقدان چنین شواهدی در بسیاری از موارد این دیدگاه را تداوم بخشیده است که مطالعات کیفی “کمتر علمی” هستند.
بکارگیری تکنیک هایی برای ارتقای روایی و پایایی تحقیق کیفی شرح داده شده در این مقاله ممکن است به محققین کیفی کمک زیادی کند تا این معیارها را برآورده سازند. استفاده مؤثر از چنین تکنیکهایی نیز سهم کوچک، اما مهمی در تغییر دیدگاههای منفی دیرینه در رابطه با کیفیت تحقیقات کیفی دارد. علاوه بر این، هر مطالعه تحقیقاتی کیفی دقیق به افزایش شناخت کمک میکند که چنین کارهایی سهم مهمی در توسعه مجموعه جامعتری از دانش تجربی مورد نیاز برای حمایت از تمرین مؤثر در رشتههای مدیریتی و علوم اجتماعی دارد.
Mays, N. & Pope, C. (2000) Assessing quality in qualitativeresearch, British Medical Journal, 320:50-52.
برای آموزش بیشتر در زمینه روایی و پایایی تحقیق کیفی، فایل زیر را دانلود نمایید.
دلیل استفاده از تکنیک زاویه بندی کریستنسن چیست
برای اجماع در مصاحبه و متون در تحلیل کیفی